دوباره حسرت...
تيم فوتبال اميد كشورمان با شكست مقابل ژاپن در مرحله يك چهارم نهايي قهرماني زير ۲۳ سال آسيا، از اين رقابتها حذف شد تا يك اتفاق تكراري رخ دهد و همچنان در حسرت المپيك بمانيم. انگاري كه ناكامي براي اميدهاي ايران در رسيدن به المپيك، تبديل به يك «كليشه» و «عادت» بد شده است.
تيم فوتبال اميد كشورمان با شكست مقابل ژاپن در مرحله يك چهارم نهايي قهرماني زير ۲۳ سال آسيا، از اين رقابتها حذف شد تا يك اتفاق تكراري رخ دهد و همچنان در حسرت المپيك بمانيم. انگاري كه ناكامي براي اميدهاي ايران در رسيدن به المپيك، تبديل به يك «كليشه» و «عادت» بد شده است.
بايد واقعيتها را نوشت. آنچه در مرحله گروهي جام ملتها اتفاق افتاد، انتظارها از تيم ملي اميد ايران را كاملا كاهش داد. از تيمي كه در مقابل قطر شكست خورده بود، توقع پيروزي برابر ژاپن نميرفت ولي اين اميدواري نزد همه وجود داشت كه ديروز برنده شويم و به جمع چهار تيم برتر مسابقات قهرماني آسيا راه پيدا كنيم. به هر حال شخص محمد خاكپور از قهرماني تيم و سياست درست مربيگرياش در رسانهها صحبت كرده بود. جمعي از آمادهترين و بهترين بازيكنان جوان حال و حاضر فوتبال ايران دور هم جمع شده بودند تا با تمام مشكلات مختلفي كه در داخل و بيرون تيم وجود داشت، به طلسم ٤٤ ساله حمله كنند. اما پايان اين داستان براي اميدهاي ايران تجربهاي تلخ، گزنده و آشنا بود. حذف از مسابقات و از دست رفتن مجوز حضور در مسابقات المپيك! حالا از اين پس بايد نوشت كه حسرت المپيك ٤٨ ساله شد!
در آمار ٩٠ دقيقه مسابقه با ژاپن، ايران تيم برتر زمين مسابقه بود و استحقاق بيشتري براي شكست دادن حريف داشت. تيم ملي در هر دو نيمه، موقعيتهاي بهتري از حريف خلق كرد و در روز بد ژاپنيها، ميتوانست در همين ٩٠ دقيقه كار آنها را تمام كند. اما خلق موقعيت تنها كاري بود كه تيم خاكپور در مقابل ژاپن با برنامه انجام داد! ايران براي شكست دادن ژاپن در وقت قانوني، به شانس و شهامت بيشتري نياز داشت. ساموراييها از دقيقه ٧٠ به بعد كاملا عقب كشيدند و اين فرصت را به ايران دادند تا با يك تركيب هجوميتر، تورنمنت را برايشان تمام كند اما سرمربي تيم ملي اميد در اين لحظات، دست به هيچ تعويضي نزد. او براي نخستين تعويض تا دقيقه ٨٥ صبر كرد تا عملا زمان طلايي شكست دادن ژاپن ناآماده را از دست داده باشد. او در حالي از تعويض كردن دست كشيد كه ميلاد كمنداني به عنوان يكي از آمادهترين مهرههاي تيم در سه بازي گذشته، روي نيمكت حضور داشت. ورود ميلاد به زمين و پذيرفتن ريسك بازي هجوميتر، شايد درست همان چيزي بود كه ايران براي برنده شدن به آن نياز داشت. راضي شدن به وقتهاي اضافه اما، سرنوشت تيم ملي را به اتفاقات دقايق باقي مانده پيوند زد.
استرس و فشار روي تيم خاكپور به قدري بود كه آنها بعد از اينكه روي اشتباه روزبه چشمي و ساير مدافعان در نيمه اول وقت اضافه گل اول را از حريف دريافت كردند، شيرازه تيم از هم پاشيده شد و همين از دست رفتن نظم و تمركز تيمي و روي آوردن به حملات احساسي بدون برنامه، فرصت ضد حملات را به بازيكنان خلاق و سرعتي ژاپن داد تا كار را براي ايران يك سره كنند. در نيمه دوم وقت اضافه ساموراييها با دو گل استثنايي نتيجه را سه بر صفر به نفع خودشان رقم زدند تا اميدهاي ايران با يك باخت تحقيرآميز به پايان راه خود برسند! ژاپنيها ديروز به فوتبال ايران ياد دادند كه فوتبال به هيچ عنوان خلق موقعيت و داشتن مالكيت بيشتر توپ نيست. فوتبال مجموعهاي از اتفاقات غير منتظره هم ميتواند باشد. در واقع عملكرد ژاپن نشان داد كه فوتبال در واقع حتي ميتواند ساختار و نظم و اصول مديريتي و تصميمسازي براي يك تيم در راه يك هدف باشد! چيزي كه ژاپنيها سالهاست از آن بهره ميبرند و موفقيت همراه آنهاست و در ايران به خاطر سوء مديريت در تصميمگيري و برنامهريزي و مسائل ساختاري، همه ساله فوتبال ايران با ناكاميهاي مختلف روبهرو ميشود.
ژاپن ديروز تيمي را شكست داد و به جمع چهار تيم صعود كرد كه سرمربياش هيچ قراردادي با فدراسيون فوتبال كشورش به خاطر اختلافات امضا نكرده و نفر اول فوتبال ايران را به عدم راستگويي متهم كرده بود. ژاپن تيمي را حذف كرد كه فدراسيون فوتبالش مديريتش را به يك مدير خارج از مجموعه تنفيذ كرده و هيچوقت برنامهاي اصولي براي حمايت تيم در دستور كارش نداشت. ژاپن تيمي را حذف كرد كه يك سال تمام نتوانست به خاطر ضعف ديپلماسي از بازيكنان لژيونرش استفاده كند. ساموراييها حسرت المپيك را براي تيمي ٤٨ ساله كردند كه هيچ هدفگذاري استاندارد و اصولي براي رسيدن به المپيك نداشت!
ايران حذف شد مثل هميشه، مثل تمام مسابقات المپيك از سال ١٩٨٠ به بعد، ١٩٨٤ شركت نكرديم، ١٩٨٨ حذف شديم، ١٩٩٢ حذف شديم، ١٩٩٦ حذف شديم، ٢٠٠٠ حذف شديم، ٢٠٠٤ حذف شديم، ٢٠٠٨ حذف شديم، ٢٠١٢ هم حذف شديم، انگار ديگر يك عادت كهنه است. شايد ما در ٩٠ دقيقه فرصتهاي بيشتري داشتيم اما نتيجه ١٢٠ دقيقه آينه عدالت و قياس بين دو نوع از مديريت و ارايه فوتبال ژاپن و ايران است. بايد فرق باشد بين فوتبالي كه ٥ دوره متوالي به المپيك صعود كرده است و فوتبالي كه ٨ دوره حذف شده و حالا نهمين حذف متوالي خود را تجربه كرده است. راستي هم فوتبالي كه در ٨ بازي خود برابر ٣ تيم عربستان، قطر و ژاپن بازنده شده شايسته حضور در المپيك نيست. وقتي به ٣ تيم باختهايم يعني اينكه حداقل ٣ تيم قويتر از ما وجود دارند. ژاپن مزد تداوم خود را گرفت و ما چوب احساسات، انتخابات اشتباه، رفتارهاي نفساني مديريتي و ضعف پشتوانه، پشتيباني و تداركات را خورديم.
حالا بايد برويم سراغ تيترهاي تكراري و اين حسرتي كه ٤٨ ساله شد! تيم اميد سالهاي سال است كه ميبازد و به المپيك نميرود. با مربيان مختلف طعم تلخ حذف شدن و نرسيدن را تجربه كرده است و حالا بايد نام خاكپور را هم به اين ليست سياه اضافه كرد. تيم خاكپور هم با تمام ضعفهاي چشمگيرش باخت و حذف شد. اما جدا از انتقاداتي كه به عملكرد خاكپور و تيم مديريتي اميد ميتوان وارد كرد، نبايد يك واقعيت و حقيقت محض را فراموش كنيم. المپيك براي فوتبال ايران زماني از دست ميرود كه مديران سه سال بعد از هر ناكامي هيچ توجهي به اين تيم نميكنند و در آستانه مسابقات يادشان ميافتد كه تيم اميدي هم هست كه بايد براي كسب مجوز حضور در المپيك تشكيل شود و از آغاز تشكيل و شروع كار تيم اميد در هر دوره است كه پيادهروي، روي احساسات و اعصاب فوتبالدوستان توسط مديريت و تصميمسازان آغاز ميشود. وقتي براي بررسي عملكرد تيم اميد و ناكامي جديد، اتفاقات يك سال گذشته را با هم مرور كنيم، به حقيقتي جز سوء مديريت نميرسيم! سوءمديريتي كه آن هم ٤٨ ساله شد! فوتبال المپيك ايران نيم قرن است كه اسير سوء مديريت است و ميبازد و حسرت ميخورد.
منبع: اعتماد