«محمدحسنین هیکل»، نویسنده و روزنامهنگار مطرح دنیای عرب و مشاور «جمال عبدالناصر» رئیسجمهوری سابق مصر، در 93 سالگی درگذشت.
«محمدحسنین هیکل»، نویسنده و روزنامهنگار مطرح دنیای عرب و مشاور «جمال عبدالناصر» رئیسجمهوری سابق مصر، در ٩٣ سالگی درگذشت.
حسنین هیکل مدتی بود که به علت بیماری کلیوی در بیمارستان بهسر میبرد و مجبور بود هفتهای سه مرتبه دیالیز شود. در ۱۲ فوریه ۲۰۱۶، خبر مرگ او در ٩٣ سالگی منتشر شد. خانوادهاش پس از انتشار این خبر اعلام کردند او زنده است و وضعیت جسمانیاش بسیار وخیم است، به گونهای که از خوردن غذا امتناع میکند و از طریق مایعات تغذیه میشود.
محمدحسنین هیکل متولد ۲۳ سپتامبر ۱۹۲۳ میلادی در روستای «باسوس» واقع در استان «قلیوبیه» مصر، روزنامهنگار نامدار مصری است که به مدت ۱۷ سال سردبیر روزنامه «الاهرام» مصر بود. سال ۱۹۷۰، هنگام مرگ عبدالناصر، مشاور او محمدحسنین هیکل بر بالینش حاضر بود.
حسنین هیکل، بهعنوان یک ایرانشناس نیز مطرح بود. او در ایام ملیشدن صنعت نفت در ایران حضور داشت و گزارشهای این واقعه را به جمال عبدالناصر ارسال میکرد که همین اقدام، انگیزه رئیسجمهور مصر برای ملیکردن کانال سوئز را چندینبرابر کرد. او در قضیه ادعای امارات بر سر جزایر سهگانه نیز، این ادعا را ساختگی و با انگیزههای سیاسی میدانست. همچنین گفته میشود هیکل از افراد مذاکرهکننده با ایران برای آزادسازی گروگانهای آمریکایی بوده است. هیکل سال گذشته میلادی در مصاحبهای با بیان اینکه مخالف تقسیم جهان عرب به دو قطب شیعه و سنی است، گفت: تقسیم جهان عرب به شیعه و سنی یکی از بزرگترین جنایتها در تاریخ اسلام بود. هیکل درخصوص اوضاع سوریه با یادآوری این نکته که نمیتوان مقاومت «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه و باقیماندن او در قدرت در خلال پنج سال گذشته را نادیده گرفت، افزود مصر میتواند نقش مثبتی در حل بحران سوریه داشته باشد. او تأکید کرد که کشورهای عربی در حال حاضر با تقسیم، ویرانی، سردرگمی، ناامیدی و خلأ رهبری دستوپنجه نرم میکنند که همه اینها به دلیل شکستها و هرجومرجها و معضل تروریسم است که در این کشورها میبینیم. برخی ارتشهای عربی حقیقتا در مقابله با تروریسم ناکام ماندهاند.
این نویسنده مطرح مصری که تاکنون دهها کتاب و مقاله نوشته است، ریاست مرکز پژوهشهای الاهرام را نیز برعهده داشت. هیکل آثار بسیاری نوشته که از جمله آنها «دیداری دوباره با تاریخ» به فارسی منتشر شده است. این کتاب شرح دیدارهای هیکل با هفت نفر از شخصیتهای مشهور قرن بیستم است که از جمله آنها «خوان کارلوس»، «آلبرت اینشتین»، «جواهر لعل نهرو»، «یوری آندروپوف»، «محمدرضا پهلوی»، «ژنرال مونتگمری» و «راکفلر» هستند.
تاریخ مجسم یک قرن
محمدعلی عسگری
پس از چند روز شایعه این خبر تأیید شد که «محمد حسنین هیکل» درگذشته است؛ کسی که ٩٣ سالگی را رد کرده و با وجود پیری دو سرطان را پشتسر گذاشته بود اما این اواخر بیماریهای التهاب ریه و کلیه، او را که باید در هفته دوبار دیالیز شود از پای درآورد؛ روزنامهنگاری جانسخت و صاحبنظر و تحلیلگری برجسته که نهتنها تاریخ مصر که تاریخ خاورمیانه در یک قرن گذشته را نه نگارش که زندگی کرده بود؛ کسی که ستایشها و انتقادات موافقان و مخالفانش را تا مرگ با خود داشت.
هیکل کسی بود که از همان کوچهپسکوچههای خاکخورده قاهره برخاست و به همراه «جمال عبدالناصر»، رهبر تاریخی مصر به جایگاه بلندی رسید. او همواره دوست و مشاور و صدای بلند و گویای نهضت و نظام برخاسته از کودتای ناصر بود. به همین دلیل سالهایی را در دنیای سیاست بهسر برد و کوشید رویاهایش را تحقق بخشد؛ تجربهای نه چندان موفق که سرانجامی تلخ داشت و او را روانه زندان و از سردبیری «الاهرام» محروم کرد. از آن پس هیکل سیاست را کنار گذاشت، هرچند هرگز از نشستوبرخاست با سیاستمداران دست نکشید و تا اقصی نقاط جهان همواره در مجالس و محافل آنها حاضر میشد و آنها نیز به کرات در محافل و مجالس او حضور پیدا میکردند.
مهمترین ویژگی هیکل قلم رسا و بیپروای او بود که تا ٨٠ سالگی از کار نایستاد. همواره در نوشتههایش لحنی افشاگرانه داشت و از خاطرات خودش در سالهای دراز عمر بهره فراوان میگرفت. هیکل سبکی جدید در روزنامهنگاری عرب به وجود آورد و به همین دلیل لقب «استاد» گرفت و غالبا -حتی منتقدان- احترامش را نگه میداشتند و این اواخر دوباره در الاهرام هر سال برایش جشن تولد میگرفتند. او مصاحبههایی جنجالی با اکثر شخصیتهای تاریخ معاصر جهان از آیزنهاور و شاه سابق ایران گرفته تا امامخمینی(ره) دارد که هنوز هم خواندنی است و بخش عمدهای از آنها را در کتابهای خود گردآوری کرده است. هیکل به غیر از ١٧ سال سردبیری الاهرام و نوشتن یادداشتها و مقالات متعددی که اینجا و آنجا به چاپ میرسید، بیش از ١٠ کتاب به زبان انگلیسی و ٧٠ کتاب به زبان عربی تألیف کرد و به این ترتیب میراثی بزرگ از خود برجای گذاشت که سخت بدان میبالید. اما میراث اصلی او تجربه چند دهه حضور در عرصههای سیاسی و رسانهای مصر و جهان عرب بود که از او شخصیتی بیبدیل ساخته بود. او تاریخ مجسم یک قرن بود.
محمدحسنین هیکل بارها به ایران سفر کرد و حتی زمانی که کتاب «ایران بر فراز آتشفشان» را در سالهای نزدیک به کودتای ٢٨ مرداد و قیام ملیشدن صنعت نفت ایران نوشت، از آن کتاب بهعنوان یک پیشگویی قوی برای وقوع یک انقلاب اساسی در ایران یاد شد. او خود به رهبران جنبش ملیشدن صنعت نفت ایران عشق میورزید و اهداف این جنبش را دنبال میکرد. دیدگاههای ناسیونالیستی او همواره کمک میکرد تا از نهضتهای ملی در هرکجایی باشد دفاع کند. چنانکه در مصر خود منادی چنین جریانی بود. همچنانکه دیدگاههای چپروانه و شبهسوسیالیستی او موجب میشد تا همواره از دخالتهای امپریالیسم آمریکا در منطقه و دولتهای وابسته به آن بهخصوص شیوخ مرتجع عرب به شدت انتقاد کند. انتقادات هیکل از سعودیها تمامی نداشت و تا همین اواخر و حمله به یمن نیز ادامه پیدا کرد. همچنان که حمایتهای او از ایران تمامی نداشت و تا همین اواخر و پشتیبانی از مذاکرات هستهای استمرار پیدا کرد.
با اینهمه هیکل بدون عیب نبود و انتقادات زیادی نسبت به شخصیت و آثار او مطرح بوده و هست. او متهم به آن بود که سبکی روزنامهنگاری درباری یا وابسته به دستگاههای حکومتی را در جهان عرب ترویج کرد و به دیگران نیز آموخت چگونه بهاصطلاح «نان به نرخ روز» بخورند. کمااینکه هیکل با قرارگرفتن در کنار حاکمان، از مردم و بهخصوص نسلهای جوان فاصله گرفت. ازاینرو کمتر نوشتههایش مورد توجه جوانان قرار میگرفت و خود او نیز کمتر به جوانان و شور و هیجانهای انقلابی آنها اهمیت میداد. او حتی جنبشهای موسوم به بهار عربی را توطئهای از سوی غربیها برای به آشوبکشاندن منطقه و غارت منابع آن توصیف میکرد و نسبت به آنها بدبین بود. درباره کارنامه قطور هیکل سخنها بسیار است که باید آن را به زمانی دیگر موکول کرد.
منبع: شرق