دیروز مصطفی کمال پورتراب، موسیقیدان برجسته ایرانی در سن 92 سالگی درگذشت. پورتراب از جمله کسانی بود که در طول سالها تدریس و آهنگسازی علاوه بر خلق قطعات و تالیف کتابهای موسیقی، تاریخ شفاهی موسیقی ایرانی نیز به شمار میرفت. وی از اعضای هیات موسس و نایبرییس شورای عالی خانه موسیقی بود و تا آخرین روزهای عمرش هرگز ساحت اجتماعی را ترک نکرد و همواره به عنوان موسیقیدان به فعالیت اجرایی، موسیقایی و تدریس ادامه داد.
دیروز مصطفی کمال پورتراب، موسیقیدان برجسته ایرانی در سن ٩٢ سالگی درگذشت. پورتراب از جمله کسانی بود که در طول سالها تدریس و آهنگسازی علاوه بر خلق قطعات و تالیف کتابهای موسیقی، تاریخ شفاهی موسیقی ایرانی نیز به شمار میرفت. وی از اعضای هیات موسس و نایبرییس شورای عالی خانه موسیقی بود و تا آخرین روزهای عمرش هرگز ساحت اجتماعی را ترک نکرد و همواره به عنوان موسیقیدان به فعالیت اجرایی، موسیقایی و تدریس ادامه داد.
پورتراب فرزند یک افسر نظامی شوروی بود که پس از انقلاب اکتبر ١٩١٧ به ایران آمده و اینجا ازدواج کرده بود. او موسیقی را در پنج سالگی با فلوتی که پدر برایش خریده بود آغاز کرد و در سال ١٣١٨ وارد دوره متوسطه هنرستای عالی موسیقی شد.
پور تراب در طول دوره شش ساله هنرستان نزد اساتید بسیاری شاگردی کرد و نوازندگی سازهای بسیاری را آموخت. فاگوت را از یاروسلاو بیزا، ویولن را از حشمت سنجری و عطاالله خادم میثاق، تار را از موسی خان معروفی، آواز گروهی را از روبیک گریگوریان، فریدون فرزانه و پاتما گریان و... یاد گرفت. او همچنین تئوری موسیقی ایرانی را از روحالله خالقی، استاد برجسته موسیقی ایرانی آموخت و از آنجا که امکان تحصیل آهنگسازی در هنرستان وجود نداشت به شکل خصوصی به شاگردی پرویز محمود پرداخت. پورتراب بعدتر و در سال ١٣٤٦ به فرانسه رفت و دورهای تکمیلی را نیز در آنجا گذراند.
اما مصطفی کمال پورتراب آموختههایش را برای خود نگه نداشت و خیلی زود یعنی از سال ١٣٢٤ تدریس موسیقی را آغاز کرد. ١٦ سال بعد و در سن ٣٧ سالگی سرپرستی یکی از ارکسترهای وزارت فرهنگ و هنر ایران را به عهده گرفت. او علاوه بر این از سال ١٣٥٠ تا ١٣٥٢ مدیریت هنرستان موسیقی را به عهده داشت.
پورتراب قطعات متعددی را ساخته است که قطعهای در چهارگاه (۱۹۵۵)، سونات ویولن و پیانو در دومینور (۱۹۵۹)، سه قطعه برای گروه خیام (۱۹۶۹) سوییت هفت پیکر در ٩ قسمت برای ارکستر سمفونیک (۱۹۷۰)، مارش در ماژور برای ارکستر سمفونیک (۱۹۷۳)، رقص پریان در فامینور (۱۹۸۰)، آواز بیگفتار دو قطعه برای ارکستر زهی (۱۹۸۰) و... از آن جملهاند.
اما بیتردید یکی از مهمترین نقشهای کمال پورتراب در تاریخ موسیقی ایران به تالیفات او بازمیگردد. او بر خلاف جریان شفاهی در هنر ایرانی، برای ترجمه و تالیف کتب موسیقایی تلاش بسیاری کرد و آثار متعددی را به چاپ رساند. کمابیش همه اهالی موسیقی در دورهای و از جهت ضرورت کتاب «تئوری موسیقی» را خواندهاند. کتابی که تا سال ۱۳۹۱ به چاپ چهل و هشتم رسید. او در کتابهایش کاملا یک معلم بود. کتابهای آموزشیاش بسیار آکادمیک و با تلاش برای آموختن نگارش شدهاند که این شامل آثار ترجمهای او نیز میشود. به عبارت دیگر پورتراب تلاش داشت تا منابعی فراهم کند که بتواند مبانی موسیقی روز جهان را برای اهالی موسیقی در ایران فراهم آورد و در این راه به شکلی بسیار هدفمند دست به ترجمه و تالیف زد. «کنترپوان بهزبان ساده»، نوشته اچ. سی. ال. استاک، «تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان»، نوشته لئونارد برنستاین، «هارمونی بر روی شستیهای پیانو»، نوشته کارل پدرن، «تکالیف و حل مسائل تئوری موسیقی و تعلیم خط و خوشنویسی»، نوشته اتوره پوتسولی، «آموزش کنتر پوان مدال (مقامی) »، نوشته مارسل دوپر، «هارمونی کلاسیک»، نوشته سی. اچ. کیتسون، «موسیقی مدرن»، نوشته موریس لورو، «موتسارت»، نوشته یان مک لین، «زندگی پراضطراب چایکوفسکی»، نوشته هربرت ولستوک، «هانون»، نوشته شارل لویی، «هارمونی مدرن (توضیح و کاربرد آن) »، نوشته ایگلفیلد هال و «هماهنگی علمی و عملی»، نوشته هانری سارلی از جمله کتابهای ترجمه اوست.
پورتراب مردی پرانرژی و بسیار صریح بود. از اعلام نظرش حتی درباره دوستان و شاگردانش هیچ ابایی نداشت و همواره نسبت به اجراهای نوازندگان و به ویژه شاگردانش حساسیت به خرج میداد. علاقهمندان و دوستان او خاطرات متعددی از اخلاق و شیوه مواجههاش با موسیقی دارند. پورتراب تا روزهای پایانی عمر نیز در حد امکان در جلسات موسیقایی، کنسرتها و بزرگداشتها شرکت میکرد. او تاریخ شفاهی موسیقی معاصر ایران بود و درک دورههای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و حتی موسیقایی به او تجربهای بخشیده بود که اقتدار اندیشهاش از آن نشات میگرفت. در هر حال او پس از ٩٢ سال زندگی پربار سحرگاه چهارشنبه دوم تیرماه چشم از جهان فروبست و ضایعه درگذشتش اهالی موسیقی و نامهای بزرگی را به اظهار اندوه واداشت که گزیدهای از آنها در پایان میآید. پیکر این تئوریسین بزرگ موسیقی ایران صبح روز جمعه (۴ تیرماه) از مقابل تالار وحدت بدرقه میشود و سپس در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) آرام خواهد گرفت.
شهرداد روحانی: استاد مصطفى کمال پورتراب فقط یک موزیسین جهانى نبود، ایشان یک عالم، دانشمند و فیلسوف بزرگى بود که با عزت زندگى کرد و با عزت هم از دنیا رفت.
علی رهبری: استاد مصطفیکمال پورتراب نهتنها استاد، همکار و دوست من بود، بلکه یکی از موسیقیدانهای نادر و بزرگوار ایرانی محسوب میشد.
لوریس چکناواریان: وجود ایشان، الهامبخش بزرگی برای همه موسیقیدانان بود. او با کتابهایش خدمت بزرگی به موسیقی و شاگردهایش کرد. کتابهای پورتراب همیشه میمانند، همه ما یک روز از این دنیا میرویم؛ اما من خیلی برای پورتراب خوشحالم که بهواسطه کتابهایش همیشه زنده است.
نادر مشایخی: من سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ در هنرستان موسیقی پسران شاگرد ایشان بودم. البته من کمی دیر فهمیدم که او چقدر باارزش است. یکی از مهمترین نکاتی که من در مدت شاگردی نزد پورتراب به آن پی بردم، همین بود که هیچ مطلبی صد درصد و قاطع نیست و از راههای مختلفی میشود به یک هدف مشترک رسید.
پورتراب موسیقی را با جان و دل دوست داشت
فرهاد فخرالدینی
اگرچه مصطفی کمال پورتراب را از سالهای دور و از سال ١٣٣٩ میشناختم اما پس از گذشت مدت کوتاهی فرصتی دست داد تا به واسطه همکاری با ایشان در زمینه تدریس در هنرستان موسیقی ملی آشنایی ما برای سالها ادامه پیدا کند. در سال ١٣٤٢ در هنرستان موسیقی ملی با هم همکار شدیم و به تدریس مباحث علمی در موسیقی پرداختیم. آن سالها تدریس مبانی علمی موسیقی بر عهده ایشان و بنده بود. کتاب «تئوری موسیقی» که ایشان و من به صورت مشترک نوشتیم جزو برنامه درسی بود که بچهها در هنرستان کار میکردند. بعدها این همکاری ادامه پیدا کرد تا اینکه هنرکده موسیقی ملی هم در هنرستان تاسیس شد تا موجب همکاریهای بیشتر ما با یکدیگر شود. این همکاری در این سالها در شورای عالی خانه موسیقی به شکل دیگری ادامه یافت و به مناسبتهای مختلف در جلسات شورای عالی خانه موسیقی همدیگر را میدیدیم.
مصطفی کمال پورتراب انسانی جدی بود و برای موسیقی اهمیت زیادی قایل بود. او علاوه بر تالیف چندین عنوان کتاب، آثار قابل توجهی را هم ترجمه کرد که از او به یادگار مانده است؛ آثاری که علاوه بر نشان دادن میزان اطلاعات او به پرکاری و تلاش فراوان ایشان هم اشاره دارند. مباحث علمی و مبانی موسیقایی در آثار مرحوم کمال پورتراب، سالهاست که مورد استفاده دانشجویان رشته موسیقی است. کتابهای او همچنین این قابلیت را دارند که تا سالها در فراگیری علمی موسیقی به کمک دانشجویان این رشته بیایند.
مصطفی کمال پورتراب تمام عمرش را به پژوهش و تالیف در زمینه موسیقی گذراند. این را از کتابهایی که در موسیقی تالیف کرده است، میتوان دریافت. او همچنین بخش زیادی از عمرش را در کلاسهای درس گذراند و تا آخرین لحظات، دست از تحقیق و پژوهش در حوزه موسیقی بر نداشت. او واقعا موسیقی را با جان و دل دوست داشت و تا پایان عمر سرگرمی به جز فعالیت در این حوزه نداشت. او تمام و کمال عمر خودش را وقف موسیقی کرد و زحمت موسیقی و موسیقیدانان ایرانی را زیاد کشید. من به نوبه خودم اظهار تاسف میکنم از درگذشت ایشان که یک همکار قدیمی را از دست دادم.
منبع: اعتماد