باشگاه روی خوش زندگی
کد : 2732-2199      تاریخ انتشار : ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۸ تير تعداد بازدید : 1959
اقوام ایران‌زمین؛ ایل بزرگ بختیاری
مردم بختیاری یا لرهای بختیاری یا عشایر ایل بختیاری از مردمان ایرانی‌تبار به‌شمار می‌آیند، که در جنوب غربی ایران در استان‌های چهار محال و بختیاری، خوزستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان زندگی می‌کنند.

مردم بختیاری یا لرهای بختیاری یا عشایر ایل بختیاری از مردمان ایرانی‌تبار به‌شمار می‌آیند، که در جنوب غربی ایران در استان‌های چهار محال و بختیاری، خوزستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان زندگی می‌کنند.

 

 

بختیاری‌ها به گویش بختیاری، یکی از گویش‌های زبان لری، صحبت می‌کنند. ایل بختیاری از دو شاخه چهارلنگ و هفت‌لنگ تشکیل شده است، که چهارلنگ خود به 5 باب و هفت‌لنگ به 4 باب تقسیم و هر باب نیز از چندین طایفه تشکیل می‌شود. این تقسیمات که نمودار سازمانی ایل بختیاری خوانده می‌شود، به قرن شانزدهم میلادی بازمی‌گردد و بر مبنای نظام خاص طبقاتی و مالیاتی طوایف بختیاری سازمان یافته است.

 

 

تاریخچه

ایل بختیاری

 

سرزمین کنونی بختیاری هزاران سال است که سکونتگاه گروه‌های مختلف انسانی است. شواهد گوناگون نشان می‌دهد سرزمین باستانی قوم لر هزاران سال پیش مسکونی بوده‌ است. منابع و امکانات طبیعی از قبیلِ آب، جنگل، مراتع، بارندگی مناسب، آبگیرهای فراوان و دره‌های مستعد برای کشاورزی این سرزمین را به یکی از بهترین زیستگاه‌ها و محل تجمع و سکونت گروه‌های انسانی در گذشته تبدیل کرده بود. افزون بر این امکانات، در بلندی‌های زاگرس و دامنه‌های آن، محیط مناسبی برای رویش نباتات علوفه‌ای و گونه‌های مختلف حیوانات فراهم کرده بود.

 

 

نام‌شناسی بختیاری

ایل بختیاری

 

برای نخستین بار، حمدلله مستوفی در شمارش تبارهای لر بزرگ از بختیاری‌ها نام برده‌ است. تباری که پس از نیرومند شدن آوازه بیشتری یافت و سرانجام به بیشتر سرزمین‌هایی که امروزه محل سکونت لر بزرگ است، چیره شد. حمدلله مستوفی بختیاری‌ها را از تبارهای بزرگ ایران می‌داند که به لر بزرگ نیز شناخته شده‌اند.

تقسیم‌بندی مردم لر به لر بزرگ و کوچک، به زمان حکومت هزاراسپیان در منطقه لرستان بازمی‌گردد. نام لر کوچک نیز به مردمان استان لرستان و ایلام امروزی داده شده بود. احتمال می‌رود واژه بختیاری دگرگون شده واژه باختری باشد و بختیاری به معنی باختری‌ها باشد. برخی نیز بر این باورند که ریشه تباری لرها، از سکاها است.

 

رومن گیرشمن باستان‌شناس سرشناس فرانسوی، می‌نویسد:

من جای جای این سرزمین (بختیاری) پا نگذاشته‌ام، مگر اینکه عیلامی را یافته‌ام.

 

این سخن نشان‌دهنده این است که پیش از چیرگی مردمان هند و اروپایی تبار سرزمینی که هم‌اکنون مردم بختیاری در آن سکونت دارند، جزئی از کشور عیلام بوده‌ است.

 

حسین پژمان بختیاری، شاعر معاصر، می‌نویسد:

کلمه بختیاری، به تنهایی، خوشبخت معنی می‌دهد و شاید هم بعضی از رؤسای طوایف به این نام شهرت داشته‌اند، که احتمالا بعدها تمام افراد ایل به این نام شناخته شده‌اند.

 

مردم‌شناسی

ایل بختیاری

 

بختیاری‌ها یکی از اقوام ایرانی ساکن غرب و جنوب غرب ایران به‌شمار می‌آیند. بختیاری‌ها به گویش بختیاری که یکی از گویش‌های زبان لری است تکلم می‌کنند. دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه جهان اسلام سکونتگاه این ایل را از فریدن در غرب استان اصفهان تا شمال خوزستان معرفی می‌کنند.

 

 

سکونتگاه

ایل بختیاری

 

بختیاری‌ها در استان‌های چهارمحال و بختیاری و شمال، شمال‌غربی و شمال‌شرقی خوزستان، غرب و جنوب‌غربی اصفهان، شرق لرستان و شمال کهگیلویه و بویراحمد ساکن هستند.

چهارمحال و بختیاری شامل چهار محلِ لار، کیار، میزدج، گندمان به علاوه سرزمین‌های بختیاری است و از این رو به آن چهار محال و بختیاری گفته‌اند.

 

این سرزمین‌ها به دو بخش ییلاقی و قشلاقی تقسیم می‌شود. 

محل سکونت ییلاق و قشلاق ایل چهارلنگ به دو بخش تقسیم می‌شود:

  • بخش ییلاقی: یکی در محدوده شهرستان فریدن تا شهرستان دورود و دیگری از شهرستان سمیرم تا لردگان است.
  • بخش قشلاقی: یکی در محدوده شهرستان دزفول و دیگری در محدوده شهرستان ایذه و شهرستان رامهرمز است.

محلِ سکونتِ ایل هفت لنگ نیز به دو بخش تقسیم می‌شود:

  • بخش ییلاقی: در محدوده شورآب، تنگه گزی و دامنه‌های زردکوه تا اردل به مرکزیت شهرستان‌های کوهرنگ و چلگرد است.
  • بخش قشلاقی: در محدوده شهرستان اندیکا و شهرستان مسجد سلیمان است.

 

گویش بختیاری

ایل بختیاری

 

گویش بختیاری یا گویش لری بختیاری، گویش مردم بختیاری است. گویش بختیاری از جمله گویش‌های جنوب‌غربی ایران و یکی از شاخه‌های گویش لری به شمار می‌رود. این گویش تفاوت‌های اندکی با سایر شاخه‌های گویش لری از جمله لری خرم‌آبادی و لری بویراحمدی دارد.

گویش بختیاری به طور کلی به چهار دسته تقسیم می‌شود:

  • گویشِ بخشِ خاوری تحت تأثیر لریِ کهگیلویه‌ای؛
  • گویشِ منطقه جنوبی تحت تأثیر گویشِ طایفه بهمئی؛
  • گویش منطقه چهارلنگ؛
  • گویشِ بخشِ میانی.

 

 گویش‌های لری دارای تفاوت‌های کم و بیش هستند. دانشنامه ایرانیکا زبان لری را به دو دسته کلی لری شمالی و لری جنوبی تقسیم کرده است. از سوی دیگر فهرست لینگوییست لری را به سه دسته شمالی، بختیاری و جنوبی دسته‌بندی کرده است. بنابراین می‌توان لری را به سه دسته زیر تقسیم کرد که خود شامل گویش‌های مختلف است.

  • گویش‌های شمالی لری
  • لری بختیاری
  • گویش‌های جنوبی لری

 

سازمان اجتماعی

ایل بختیاری

 

یکی از ویژگی‌های سازمان اجتماعی ایل بختیاری، وجود واحدهای متعدد اجتماعی و در هم تنیده در داخل ایل است که درجه بسیار بالایی از گروه‌بندی عمودی، در سطوح مختلف در آن جلوه‌گر است. ساختار اجتماعی از یک سیاه چادر آغاز شده و تا ایل ادامه می‌یابد.

 

سیاه چادر

هر چادر مأوای یک خانواده بختیاری است که به آن مال نیز می‌گویند.

 

اولاد

هر اولاد مشتمل بر سه تا دوازده سیاه چادر یا بیشتر است که خانواده گسترده‌ای است و اردو نیز خوانده می‌شود.

 

تَش

مجموع چند اولاد، تش نامیده می‌شود. سرپرستیِ هر تش را فرد کاردان و فعالی از همان تَش به‌ عهده دارد که به ریش‌سفید مشهور است.

 

تیره

در طوایفِ مختلف بختیاری هر تیره به چند تش تقسیم می‌شود. در کوچ‌ها، اردوهایی که با هم خویشاوندند به صورتِ واحدهای کوچنده (تیره) گرد هم می‌آیند که جمعیت هر کدام به چند صد نفر بالغ می‌شود؛ بنابراین مجموع چند تش را که همگی با هم خویشاوند هستند یک تیره می‌نامند.

 

طایفه

از ترکیبِ تیره‌ها، طایفه به وجود می‌آید که جمعیت بزرگ‌ترین آنها (بابادی، شهنی، اورک، گندلی، منجزی) به 300 تا 400 هزار نفر می‌رسد.

 

باب

باب یا بلوک، نتیجه ترکیبِ چند طایفه است (بختیاروند، کیان ارثی، دورکی، محمود صالح)، ولی هیچ نسبت خویشاوندیی بین طوایف یک باب وجود ندارد و به مجموع چند طایفه که از نظر جغرافیایی نزدیک به هم زندگی کرده‌اند، باب گفته می‌شود.

 

شاخه

چند باب با هم یک شاخه می‌سازند. ایلِ بختیاری در کل دو شاخه اصلی دارد که چهارلنگ بختیاری و هفت‌لنگ بختیاری هستند.

 

 

فرهنگ

ایل بختیاری

 

کوچ ایل بختیاری

اگر چه در دهه‌های آغازین قرن حاضر گروه‌های بسیاری از ایل بختیاری نیز همانند سایر ایل‌ها و عشایر ایران یکجانشین شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل‌های بختیاری کوچ‌رو هستند. کوچ‌روهای بختیاری زمستان را در دشت‌های شرق خوزستان و تابستان را در بخش‌های غربی چهارمحال و بختیاری به سر می‌برند. به مسیرهای کوچ در اصطلاح ایل راه می‌گویند.

 

ضرب‌المثل‌ها

ضرب‌المثل‌های اولیه توسط افراد گمنامی به وجود آمده که شناخته شده نیستند. ضرب‌المثل‌ها جملات موزون، پرمعنی و معمولا منظومی هستند که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده‌اند. قابل درک بودن برای تمام مردم، سادگی، کوتاهی، توانایی رساندنِ مفهوم، کاربردِ عمومی و حالت طنز مثل‌ها سبب شده جایگاه ویژه‌ای در بین مردم داشته باشند.

 

موسیقی

موسیقی مردم بختیاری را می‌توان شاخه‌ای از موسیقی لری دانست. این موسیقی به وسیله سازهایی مانند سرنا، کُرنا و کوس و سازهای بادی کوچک‌تر از سرنا و کرنا نواخته می‌شود. تشمال‌ها سرپرستی موسیقی را در ایل و نیز در مجالس عروسی و مراسم سوگواری بختیاری‌ها وظیفه اجرای موسیقی‌های محلی مردم بختیاری را بر عهده دارند. همچنین از هنرمندان بنام این ایل می‌توان به استاد مسعود بختیاری که به صدای ایل معروف است، اشاره کرد.

 

سرنا

 

باورها

در بین بختیاری‌ها مانند دیگر اقوام، باورهای زیادی وجود دارند که با زندگی مردم عجین شده و تمام کارها و برخوردهای روزمره‌شان، بر اساس همین باورها صورت می‌گیرد. باورها (خرافی یا غیرخرافی) جزیی از فرهنگ هر قوم و منشاء حرکت و نشان‌دهنده نحوه زندگی افراد هستند.

 

عزاداری

در بختیاری‌ها هر گاه کسی از دنیا می‌رود مثل اینکه همه طایفه عضوی از خانواده را از دست داده و ماتم زده می‌شوند. مراسم عزاداری در بین بختیاری‌ها به شکل خاصی برگزار می‌شود که نحوه انجام آن در نقاط مختلف تفاوت‌هایی با هم دارند.

 

گاگریو

در هنگام عزا، گونه‌ای سروده عزا به وسیله زنان خوانده می‌شود که به آن گاگریو می‌گویند. در آغاز خواندن گاگریو، رسم بر این است که یکی از زنانِ سرشناس و بی‌بی‌های ایل شروع به خواندن بیتی از گاگریوه می‌کند و همه زنان نیز با وی همنوا می‌شوند و آن بیت به بیت ترجیعی تبدیل می‌شود و زنان پس از خواندنِ هر چند بیتی آن بیت را دوباره تکرار می‌کنند. معمولا پس از خواندن چهل بیت یا کمتر، زن دیگری خواندن اشعار و تکرار آنها را به عهده می‌گیرد و زنانِ دیگر نیز با وی همنوا شده و این کار در مجالسِ ترحیم ممکن است ساعت‌ها به درازا بینجامد.

 

 شیرهای سنگی

ایل بختیاری

 

شیر سنگی از نمادهای فرهنگ مردم بختیاری است که در گویش لری، برد شیر گفته می‌شود. بختیاری‌ها معمولا بر سر مزار جوانان، پهلوانان و بزرگان خود شیر سنگی قرار می‌داده‌اند. شیر سنگی، تندیس‌هایی از جنس سنگ‌اند که در گذشته توسط سنگ‌تراش‌های ایل بختیاری در ایران و در استان چهارمحال و بختیاری و شمال استان خوزستان به شکل شیر تراشیده می‌شدند و به نشانه شجاعت، دلاوری و ویژگی‌هایی چون هنرمندی در شکار و تیراندازی در جنگ و مهارت در سوارکاری بر آرامگاه بزرگان قوم خود قرار می‌دادند.

 

شهر هفشجان در گذشته یکی از مراکز مهم شیرتراشی بوده‌ است و اکنون تعدادی از سنگ‌تراش‌های قدیمی در هفشجان در قیدِ حیاتند. شیرهایی که در قبرستان‌های هفشجان باقی‌ مانده است از زیباترین و خوش‌نقش‌ترین شیرهای سنگی محسوب می‌شوند. قدیمی‌ترین شیر سنگی موجود در استان چهار محال و بختیاری مربوط به دوره صفویه است. بنا به گفته‌ها، شیر سنگی یادگار دوران مادهاست. در سه دهه گذشته شیرهای سنگیِ بی‌نظیر این قبرستان به غارت رفته‌اند. به طوری که از هزاران شیر سنگی این شهر تنها تعداد انگشت‌شماری باقی‌ مانده است. پرویز تناولی از معروف‌ترین مجسمه‌سازانِ ایران کتابی در خصوص شیر سنگی به چاپ رسانده و شیر سنگیِ هفشجان را از مهم‌ترین نمونه‌های ایران برشمرده است.

 

کوشک

کوشک‌ها، حفره‌ها یا اتاق‌هایی کنده شده در صخره‌ها یا اتاق‌هایی ساخته شده روی سطح زمین هستند، که به‌عنوانِ گونه‌ای مقبره خانوادگی در ایل بختیاری موردِ استفاده قرار می‌گرفتند. در این روش، وقتی یک نفر از اعضای پر نفوذِ خانواده فوت می‌کرد، درِ کوشک را باز کرده و بقایای فردِ درگذشته پیشین را با احترام به کناری نهاده و جسد تازه را در آن قرار می‌داده و در آن را دوباره می‌بستند. امروزه این روش منسوخ شده و دیگر از آن برای خاکسپاری درگذشتگان استفاده نمی‌شود. از این نمونه کوشک در دو سوی زردکوه -یعنی بازفت و بیرگان- وجود دارد.

 

هنر تیراندازی

 

مهرزاد قنبری سردار اکبری طی مقاله‌ای در این‌باره می‌گوید:

مردان دلاور و سخت کوش ایل بختیاری از دیر باز در نزد ساکنان فلات ایران به سوارکاری و تیراندازی شهره بودند. چنان‌ که رسته برجسته تیراندازان ارتش ایران در دوره‌های صفوی، افشاریه، زندیه و قاجار از نخبگان تیراندازان ایل بختیاری تشکیل می‌شد.

 

امروزه نیز هر خانوار از عشایر بختیاری حداقل یک قبضه اسلحه (مجاز) در اختیار دارد، تا علاوه بر شکار و حفظ کیان ایل بتواند در مواقع لزوم به استفاده از مهارت خود به دفاع از مرزهای میهن مبادرت کند. بزرگان ایل اولین چیزی که به فرزندان خود می‌آموزند، تیراندازی و سوارکاری است. تیراندازان بختیاری گاه چنان در این فن مهارت پیدا می‌کنند که می‌توانند سواره و به تاخت، شیء متحرک را هدف قرار دهند. از جمله دلاورمردی‌های تیراندازان و سوارکاران بختیاری می‌توان نقش ایشان در فتح هرات (زمان نادرشاه)، جنبش مشروطه ایران، فتح تهران و همچنین در طول جنگ ایران و عراق اشاره کرد.

 

تن‌پوش

پوشش زنان

 

لچک

لَچَک، کلاهی است که زیر می‌نا استفاده و با انواع سکه‌های قدیمی، مروارید، سنگ و پولک تزیین می‌شود و انواع گوناگون دارد. سیخکی، ریالی، صدف، که رایج‌ترین آن ریالی است که از سکه‌های قدیمی استفاده می‌شود.

 

مِی‌نا

ایل بختیاری

 

روسری از جنس حریر و ابعاد بسیار زیاد به شکل مستطیل است که به‌صورت بسیار ویژه‌ای به سر می‌کنند. مِی‌نا را با سنجاق محکم توسط بندی از یک‌سوی لچک به‌سوی دیگر آن از پشت سرشان می‌آویزند که به آن سیزن گفته می‌شود و بعد موهای جلوی سر را تاب می‌دهند و از زیر لچک بیرون می‌آورند و در پشت می‌نا پنهان می‌کنند و آن موها را ترنه می‌نامند و با مهره‌هایی با رنگ‌های گوناگون آن را تزئین می‌کنند که جلوه‌ای خاص به زیبایی می‌نا می‌دهد.

 

 

تن‌پوش

ایل بختیاری

 

پیراهنی به نام جومه یا جوه است. این پیراهن معمولا دو چاک در اطرافِ کمر دارد و تا پایین کمر می‌رسد و زیر آن دامن بسیار پرچینی به نام شولارقری می‌پوشند که برای تهیه آن گاه از 8 تا 10 متر پارچه استفاده می‌شود.

 

جلیقه

روی پیراهن پوشیده می‌شود که از جنسِ مخمل است. همچنین زنان بازوبندی (بازی‌بند) نیز به دست می‌کنند که با مهره‌های رنگی و سنگ تزیین می‌شود. البته استفاده از آن خیلی رایج نیست و بیشتر در مراسم عروسی پوشیده می‌شود.

 

پوشش پایین‌تنه

از شلواری معمولی و گیوه استفاده می‌شود. رنگ لباس زنان بختیاری الهام گرفته از طبیعت است. زنان و دختران جوان در رخت‌های خود از رنگ‌های روشن استفاده می‌کنند و رنگ لباس خانم‌های مسن به دلیل احترام به سن و سال آن‌ها تیره‌ است.

 

پوشش مردان

جامه مردان بختیاری از اصیل‌ترین نوع پوشش‌هایی است که پیشینه آن به دورانِ ایران باستان بازمی‌گردد. این جامه دیرینه از چهار بخش تشکیل شده است.

 

سرپوش

کلاهی نمدی است به رنگ‌های مشکی، قهوه‌ای روشن و تیره و سفید که به آن کلاه خسروی هم گفته می‌شود. در ابتدا خوانین کلاه سفید رنگ خسروی بسر می‌گذاشتند، اما بعد از اینکه رضا شاه آنان را تخت قاپو (یکجانشین) کرد، آنان را از پوشیدن لباس بختیاری نیز منع کرد، به همین دلیل به مرور زمان کلاه سفید جای خود را به کلاه سیاه مردم عادی داد. امروزه دیگر کودکان کلاه سفید خسروی بسر می‌گذارند. کلاه خسروی همان‌طور که از نامش پیداست، طرحش از کلاه خسروان، پادشاهان ساسانی است که این خود نشان‌دهنده قدمت تاریخی فرهنگ منطقه است.

 

چوقا

ایل بختیاری

 

در ابتدا مردان بختیاری بالاپوشی به نام قبا داشتند، که از کنار چاک داشت و همین‌طور از آستین‌های فراخی برخوردار بود، اما بعد از منع لباس توسط رضاشاه، بالا پوشی به نام چوقا که رعایا آن را می‌پوشیدند متداول شد که دستباف زنان عشایر بود. چوقا از پشم بز به دو رنگ سیاه و سفید تهیه می‌شود و خاصیت ضدباران دارد. گرما را در زمستان نگه می‌دارد و در تابستان رطوبت و خنکی را حفظ می‌کند. نقش‌های چوقا، ستون‌هایی کوتاه و بلند هستند و نقوشی که در پس و پیش آن ترسیم شده، الهام گرفته شده از زیگوارات چغازنبیل است. در واقع نام چوقا از واژه چغازنبیل گرفته شده‌است. این ردای بلند، اولین بار مورد استفاده مادها قرار گرفت (که تصاویر آن بر گور دخمه‌های مادی موجود است) همچنین در بعضی از حجاری‌های عهد ساسانی بر تن بزرگان دیده می‌شود.

 

شلوار دبیت

برای پوشش پایین‌تنه از شلواری به رنگ مشکی استفاده می‌شود که شلواری گشاد است و از پارچه‌ای موسوم به دبیت سیاه رنگ دوخته می‌شود و از یکصد سال گذشته به این سوی، به دلیل استفاده از محصولات پارچه‌ای کارخانه دبیت منچستر انگلستان به آن شلوار دبیت نیز گفته می‌شود. از مجسمه برنزی که در ایذه کشف شده و مجسمه مرد شمی نام دارد و در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود، چنین به‌ نظر می‌رسد که این شلوار از البسه دوران اشکانی است.

 

پوشش مردان بختیاری

 

 

پا افزار

بر نقوش بازمانده از پادشاهان هخامنشی گونه‌ای پا افزار (کفش) بر پای پادشاهان پارسی نمایان است، که شباهت زیادی با گیوه‌های بختیاری دارد. به‌طور کلی پوشش مردان بختیاری بیش از دو هزار و هفتصد سال قدمت دارد و بیان‌گر آن است که بختیاریان همان‌طور که زبان، نژاد و فرهنگ خود را از اختلاط و دست‌اندازی مصون داشته، پوشش و لباس خود را نیز محفوظ و اصیل نگاه داشته‌اند.

 

 

 

منبع: کجارو