لیگ برتر فوتبال پارسال، با وجود همه مشکلات، یکی از بهترین سالهای خود را سپری کرد. در بالا و پایین جدول تا روز پایانی در تکاپو بود و ضربان قلب تا حد انفجار ادامه پیدا کرد. گلها، تعیینکننده قهرمانی و سقوط شد. حالا این فصل تیمها قدر گلها را بیشتر میدانند. لیگی که با همه مشکلات ساختاری و اداری آن؛ هیجان دلپذیری داشت و برخلاف سالهای گذشته که پس از پایان لیگ به خواب میرفت، حتی یک لحظه آرامش ندید و یه یمن ستارگان خود توانست تیمها را وادار کند که خیلی زود دست بجنبانند تا از قافله عقب نمانند.
لیگ برتر فوتبال پارسال، با وجود همه مشکلات، یکی از بهترین سالهای خود را سپری کرد. در بالا و پایین جدول تا روز پایانی در تکاپو بود و ضربان قلب تا حد انفجار ادامه پیدا کرد. گلها، تعیینکننده قهرمانی و سقوط شد. حالا این فصل تیمها قدر گلها را بیشتر میدانند. لیگی که با همه مشکلات ساختاری و اداری آن؛ هیجان دلپذیری داشت و برخلاف سالهای گذشته که پس از پایان لیگ به خواب میرفت، حتی یک لحظه آرامش ندید و یه یمن ستارگان خود توانست تیمها را وادار کند که خیلی زود دست بجنبانند تا از قافله عقب نمانند.
نقل و انتقالات که یکی از جذابیتهای فوتبال است در این فصل شکل خوبی داشت و انتظارها را برآورده کرد. لیگی که یک سروسامان مرتبتری نسبت به سالهای پیش گرفته و حداقل از نظر ظاهری شکیلتر شده. لیگ 96- 95 فوتبال، امروز با هیجانانگیزترین وعدهها شروع میشود. استقلال و پرسپولیس جزو معدود سالهایی است که پیش فصل خوبی داشتند و هر کدام با شکل ظاهری درستی پا به میدان میگذارند. هر دو تمام توان خود را برای فصل جدید گذاشتند تا بتوانند جبران سال را کنند که در پایان از نظر رتبه جدولی شکست خورده بودند. اما برانکو و منصوریان ضربان قلبها را تا حد ممکن بالا بردهاند. هر دو طرف کری میخوانند و از ترس شکل نگرفتن وعدهها؛ سکوت نکردهاند.
سپاهان پس از فصل کابوسوار خود به جوانی و هیجان ویسی دل بسته. تیمی که کوچکترین لغزش آن یک هیاهو ایجاد میکند. به ویژه که ذوبآهن توانست جام حذفی را کسب کند. همین ذوبآهن هم با تکیه به گلمحمدی به مسیر خود ادامه میدهد و روندی رو به رشد را در پیش دارد.
استقلال خوزستان پس از معجزه لستروار خود با تغییر کادر فنی و خروج برخی ستارهها، کار سختی در پیش دارد و همین عنوان مدافع قهرمانی بودن، لبه تیغی برای خوزستانیها و تیمهای روبهروی آنهاست.
تراکتورسازی که از نیمفصل با قلعهنویی راه افتاد؛ با تغییر مدیریتی روبهرو شد. اما ماندن قلعهنویی و رفتن چند ستاره؛ این تیم را غیرقابل پیشبینی میکند. اما طی این سالها تراکتورسازان یک نام قابل احترام در فوتبال ایران شدند. دو تیم دیگر تبریز یعنی گسترش فولاد و ماشینسازی؛ با خریدهای نامی خود؛ میتوانند استقلال خوزستان دیگری باشند.
پدیده و سیاهجامگان بیسروصدا بودند اما هر دو توان ویژهای برای خاص شدن از هر دو سمت را دارند. یعنی نمیتوان گفت زنگ تفریح هستند یا یقه تیمها را خواهند گرفت.
پیکان و صنعت نفت دو صعودکننده دیگر لیگ یک؛ دو ضلع فوتبال هستند. یکی با تماشاگران پرشور آبادانی که لذت تماشای فوتبال بین آنها دوچندان است و یکی با سکوهای خالی که پشتوانه مالی خوبی دارد. از این دو ویژگی کدام برنده است؟
سایپا و صبا با تغییر کادر خود مسیر متفاوتی را طی میکنند. باید دید مرفاوی در بازگشت دوباره به لیگ میتواند ماندگار شود یا دوباره میرود و چند سالی غیبش میزند. سایپا هم نشان داده، بودن برایش مهمتر است؛ تا برای جنگیدن و کسب عنوان!
نفت تهران پس از دوران منصوریسم؛ میتواند دوباره قد بلند کند و با رفتن جوانهای اولش بازهم ستارهای رو کند؟ لیگی سراسر هیجان شروع میشود؛ کمربندها را محکم ببندید!
منبع: اعتماد