باشگاه روی خوش زندگی
کد : 2732-2300      تاریخ انتشار : ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۳ مرداد تعداد بازدید : 3147
غائله کشتار جادوگران "سِیلِم" در آمریکا و بناهای بجامانده از آن
محاکمه‌ی جادوگران "سِیلِم" (Salem) در کلنی ماساچوست یکی از رویدادهای عجیبی است که در آمریکا رخ داد. بیش از دویست نفر در جریان این محاکمه به فعالیت‌های مرتبط با جادوی سیاه متهم شده و در نهایت بیست نفر از آنها به اعدام محکوم شدند. اما در پایان حکومت محلی پذیرفت که این محاکمه و احکام صادر شده‌، اشتباه محض بوده است. بعدها مسئولان در مقام دلجویی از خانواده‌ی قربانیان برآمدند.

محاکمه‌ی جادوگران "سِیلِم" (Salem) در کلنی ماساچوست یکی از رویدادهای عجیبی است که در آمریکا رخ داد. بیش از دویست نفر در جریان این محاکمه به فعالیت‌های مرتبط با جادوی سیاه متهم شده و در نهایت بیست نفر از آنها به اعدام محکوم شدند. اما در پایان حکومت محلی پذیرفت که این محاکمه و احکام صادر شده‌، اشتباه محض بوده است. بعدها مسئولان در مقام دلجویی از خانواده‌ی قربانیان برآمدند.

 

 

این محاکمه و پیامدهای آن، منطقه را به یکی از مقاصد گردشگری محبوب تبدیل کرده است. جایی که روزگاری جادوی بی‌عدالتی جریان داشت.

 
 

جادو و جادوگری از دیرباز با زندگی انسان در ارتباطی تنگاتنگ بوده است. مردمان قدیم باوری عمیق‌تر به این مسئله داشتند و چه بسی بسیاری از مسائلی را که برای بشر امروز شناخته شده است، در قالب سحر و جادوی نیروهای اهریمنی یا لطف و مهربانی فرشتگان آسمانی می‌دیدند. نگاهی به داستان‌های فولکلور در گوشه و کنار جهان مؤید این مطلب است، هر چند در عین حال نشان می‌دهد به ندرت جادوگران، موجوداتی محبوب و دوست‌داشتنی بودند. برای مردمان قرن‌ها قبل، جادوگر مرید و همدست شیطان معرفی می‌شد که روحش بعد از مرگ، مستقیما به جهنم می‌رفت.

 

محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست آمریکا

 

شاید شما هم از «شکار جادوگران» چیزهایی شنیده باشید. رخدادی تلخ که به‌ویژه کشورهای اروپایی را درگیر خود کرده و در نهایت منجر به اعدام‌هایی گسترده شد. تخمین زده می‌شود که بین ۳۵ تا ۱۰۰ هزار نفر در دادگاه‌های متعدد به جرم فعالیت‌های جادوگری به اعدام محکوم و به دار مجازات آویخته شدند. اما این مسئله به اروپا محدود نشد و پای کلنی‌نشینان آمریکای شمالی نیز به شکار جادوگران باز شد.

 

محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست آمریکا

 

در سال ۱۶۹۲ «کلنی خلیج ماساچوست»، ۱۴ زن، ۵ مرد و دو سگ را به دلیل آنچه فعالیت‌های جادوگری نامیده می‌شد، به اعدام محکوم کرد. اولین حکم اعدام در ماه ژوئن به اجرا درآمد و ماه سپتامبر شاهد آخرین اعدام جادوگران بود و به دنبال آن، سکوتی مطلق و گیج‌کننده بر این جامعه حکمفرما شد. هر چند ما نمی‌توانیم آماری قاطع و دقیق از تعداد قربانیان این سلسله محاکمات غیرمنصفانه، غرض‌ورزانه و تا حدی کینه‌جویانه ارائه کنیم، ولی به نظر می‌رسد ۱۴۴ تا ۱۸۵ فرد به جرم سحر و جادو از حدود ۲۵ شهر وروستای این ناحیه روانه‌ی این دادگاه‌ها شدند.

 

کلنی خلیج ماساچوست

 

دوران سیاهی بود، وقتی که شوهران همسران‌شان، دختران مادران‌شان و برادرزاده‌ و خواهرزاده‌ها خاله و عمه‌ی خود را به دلایل واهی تحت عنوان جادوگر معرفی می‌کردند. به‌عنوان مثال ناگهان کشیشی دریافت که دست کم با ۲۰ جادوگر در ارتباط بوده است؛ همه چیز حول محور سؤظن و بدبینی به اطرافیان می‌چرخید. از آن زمان تا کنون داستان این محاکمه مرتبط با فعالیت‌های ماورایی و قضاوت در مورد آن، مصداق بارز بی‌عدالتی شناخته می‌شود. پیشینه‌ای تلخ و سیاه که به هر حال امروز همچون یک آهن‌ربا، علاقمندان و بازدیدکنندگان را به سوی این منطقه جذب می‌کند.

 

محاکمه جادوگران سیلم

 

اما برای درک درست آنچه واقعا در آن زمان رخ داد و شرایطی که در نهایت منجر به این اعدام‌های بی‌سابقه شد، بد نیست نگاهی به زندگی مردمان آن دوران داشته باشیم. جمعیت نیوانگلندهای آن دوره، شاید به اندازه‌ی یک استادیوم فوتبال امروزی بود. جامعه‌ای کوچک و بسته که تقریبا همگی، پروتستان‌هایی معتقد و متعصب (Puritan) بودند. آنها در این سرزمین تازه به دنبال خلوص بیشتر و وفاداری و ایمانی قوی‌تر بوده و در صدد شروع فصل تاریخی جدیدی بودند. دانستن این خصوصیات برای درک اتفاقات رخ داده، لازم و ضروری است، زیرا این باورهای متعصبانه، بیش از اندازه خطر آفرین بود.

در آن زمان از «نُوا اسکوشیا» (Nova Scotia) گرفته تا قسمت‌هایی که امروزه به نام «رُد آیلند» (Rhode Island) شناخته می‌شود و از «کانِکتیکات» تا «نیوهَمپشایر» و «مِین» (Maine)، همگی به‌عنوان سرحدات نهایی شناخته شده و با سرزمین‌هایی غیر مسکونی هم‌مرز بودند. در آن زمان دولت بود و نبود، همه چیز حالتی نامطمئن داشت و قوانین شاید به آن دقت لازم تبیین نشده و چه بسی نوعی حالت انحصارگرایی نیز در وضع آنها مشاهده می‌شد.

 

پیوریتان یا پروتستان‌های متعصب و معتقد

 

از همان روزهای نخستین، کلنی با این عقیده شکل گرفت که ترس و وحشت همان نزدیکی کمین کرده است. آنها تصور می‌کردند ممکن است هر لحظه مورد هجوم سرخ‌پوستان قرار گیرند، سرخ‌پوستانی که از دید آنها نه مالکان واقعی این سرزمین، بلکه وحشیانی بودند که سفیدپوست‌ها را قتل عام کرده و خانه‌های آنها را به آتش می‌کشیدند. تصور آنها این بود که کافی است مدتی از خانه و خانواده دور شد تا در بازگشت با تلّی از خاکستر خانه‌ی سوخته مواجه شده و دریابید که خانواده‌تان را به اسارت برده‌اند. در یک کلام، برای آنها سرخ‌پوستان بینوا قاتلانی شرور، ورزیده و البته پرتکاپو بودند. دو جنگ متوالی با بومیان آمریکا بر سر تصاحب زمین، اوضاع را بدتر هم کرد. در این جنگ، هر خانواده نیوانگلندی کسی را از دست داده بود و این مسئله کینه و خصومت را در بین این جامعه نوپا تشدید کرد.

 

در این سرزمین منزوی و دور افتاده، این مردمان بیش از حد در میان تاریکی‌ها زندگی کرده بودند، چه تاریکی‌ که دنیای اطراف‌شان را در تملک داشت و چه تاریکی تعصبات مذهبی که قلب و ذهن‌شان را به تسخیر خود درآورده بود. جایی که هر چه بیشتر به داستان‌های خرافی گوشی می‌دادی، خیالبافی‌های بیشتری می‌کردی و در نهایت چه بسی زمانی رویاها به اندازه‌ای روشن و واقعی می‌شد که ناخودآگاه رنگ واقعیت به خود گرفته و دینداری واقعی رفته‌رفته در هجوم این باورها محو می‌شد.

 

خرافات در میان پیوریتان‌های نیوانگلندی

 

در قرن هفدهم همه چیز رنگی از تاریکی به خود گرفته بود، آسمان تیره و تار بود، به سیاهی پر و بال قیرگون کلاغ‌ها؛ آن قدر تاریک که گاهی شب هنگام نمی‌شد مسیر درست را تشخیص داد. گویی درختان آزادانه این سو و آن سو رفته و جاده‌ها تغییر مکان می‌دادند. در این میان کلنی‌هایی که در انزوا و دورافتادگی به سر می‌بردند، بیش از پیش شکننده شده و در معرض انواع آسیب‌ها قرار می‌گرفتند. از سوی دیگر آب و هوا نیز یاری نمی‌کرد و زندگی را بر این مردمان سخت کرده بود. دوران عجیبی بود، وقتی همه چیز دست به دست هم داده و بر تاریکی دل و ذهن می‌افزود. در آن زمان تنها یک جلد کتاب در هر خانه‌ای پیدا می‌شد و آن هم کتاب مقدس بود. مردم در برابر هر مخاطره‌ای دست به دامان تثلیث مقدس بودند. به نام پدر، پسر و روح القدس، این کلامی بود که در هنگامه مشکلات بر زبان‌ها جاری می‌شد.

 

محاکمه جادوگران

 

در قرن هفدهم  و در میان کلنی‌نشین‌های آمریکایی، وقایع ماورالطبیعه بخشی از زندگی روزمره تلقی می‌شد، بسیاری از مردم باور داشتند شیطان در زمین حضور دارد و فعال است. این مفهوم در اروپا و در خلال قرن پانزدهم پدیدار و بعدها در میان کلنی‌نشینان آمریکای شمالی نیز منتشر شد. کشاورزان برای بهبود وضعیت کشت و کار و محصولات کشاورزی خود به انواع خاصی از جادو روی می‌آوردند. در طول زمان، ایده‌ی جادوی سفید یا همان جادوی خوب رفته‌رفته جای خود را به جادوی سیاه داد و در ادامه به فعالیت‌های جادوگری تاریک و مرتبط با شیاطین و ارواح اهریمنی تغییر شکل پیدا کرد. از سال ۱۵۶۰ تا ۱۶۷۰، به موازات گسترش چنین باورهایی، آزار و اذیت افرادی که مظنون به انجام سحر و جادو بودند نیز به امری عادی تبدیل شد.

 

آتش زدن جادوگران

 

در سال ۱۶۶۸، کار به جایی کشید که فردی به نام «جوزف گلنویل» (Joseph Glanvill) ادعا کرد می‌تواند ماهیت وجودی جادوگران و ارواح را در قلمروی مسائل ماورالطبیعه به اثبات برساند. گلنویل می‌گفت مردمان باهوش باید به حضور این جادوگران باور داشته باشند، چرا که اگر به این حقیقت شک کنند، نه تنها منکر وجود شیاطین شدند، بلکه قدرت خدا را نیز انکار کردند. در واقع آنچه در آن روزگار می‌گذشت، نتیجه عقاید عجیب و آمیخته با خرافات افرادی همچون گلنویل و کاتن متر (Cotten Mather) بود که سعی در اثبات حقانیت وجودی شیاطین داشتند.

 

کاتن متر و جوزف گلنویل

سمت راست: Cotten Mather- سمت چپ: joseph Glanvill

 

 

قرن‌ها پیش، بسیاری از مسیحیان معتقد و حتی پیروان سایر ادیان و مذاهب باوری قوی به شیطان داشتند، اینکه اهریمن قادر است نیروهای خاص و شیطانی را به وجود دسته‌ای خاص از مردم اهدا کند که به‌عنوان جادوگر و ساحره شناخته شده و می‌توانستند از طریق اعمال شیطانی به باورهای مردم متدین خدشه وارد کنند. وحشت از جادوگران طی قرون ۱۳ تا ۱۶ اروپا را در نوردید. نتیجه‌ی این وحشت، قتل عام هزاران نفر به جرم انجام جادوی سیاه بود. بخش قابل توجهی از این قربانیان را زنان تشکیل می‌دادند. ماجرایی که شاهد شکلی دیگر از آن در محاکمه جادوگران سِیلِم هستیم.

 

 

سوزاندن جادوگران

 

اما سِیلِم چگونه درگیر این ماجرا شد؟ مردم خسته از جنگ‌های متوالی به این منطقه پناه آوردند، اینجا بود که ارتباطات خانوادگی شکل گرفت و سرانجام در سال ۱۶۸۹، فردی به نام «ساموئل پریش» (Samuel Parris) به‌عنوان اولین حکمران این منطقه انتخاب شد. او از حال و هوا و طبیعت محزون و افسرده‌ی قلمروی حکمرانی خود خشنود نبود. در آن زمان بسیاری از ساکنان پروتستان دهکده، این وضعیت را نتیجه فعالیت‌های شیطانی می‌دانستند.

 

گردشگری وحشت

 

در ژانویه سال ۱۶۹۲ «الیزابت» دختر نه ساله‌ و «اَبیگِیل» (Abigail) خواهرزاده‌ی یازده ساله‌ی جناب پریش دچار مشکلاتی جدی شدند. آنها جیغ می‌کشیدند، اشیا را به گوشه و کنار خانه پرتاب کرده و صداهای عجیب و ناخوشایندی از خود در می‌آورند، همچنین وضعیت جسمانی آنها بسیار عجیب شده بود. دکتر محلی بعد از معاینه، مسائل ماورایی را علت اصلی این وضعیت دانست. در همان زمان دختر ۱۱ ساله دیگری به نام «آن پوتنام» (Ann Putnam)، نیز وضعیتی مشابه از خود نشان داد.

در ۲۹ فوریه و زیر فشار «جاناتان کوروین» (Jonathan Corwin) و «جان هاتورن» (John Hathorne) دو دادرس محلی، دختران بیچاره سرانجام سه زن را به‌عنوان عاملان اصلی این مشکل معرفی و علیه آنها اقامه دعوی کردند؛ «تیتوبا» (Tituba)، برده‌ و خدمتکار کارائیبی خانواده‌ی پریش، گدای بی‌خانمانی به نام «سارا گود» (Sarah Good) و «سارا آزبورن» (Sarah Osborne) که یک پیرزن مسن و فقیر بود.

 

مورد دختران خانواده ساموئل پریش

 

محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست

 

هر سه زن دستگیر شدند و محاکمه در اول ماه مارس ۱۶۹۲ آغاز شد. «سارا آزبون» ادعای بی‌گناهی کرد، «سارا گود» نیز ادعایی مشابه را مطرح کرد، اما «تیتوبا» اعتراف کرد که شیطان به سوی او آمده و از او درخواست همکاری کرده است. او حین توضیح از سگ‌های سیاه، گربه‌های قرمز، پرندگان زرد و در نهایت مردی سیاه، نام برد که از او درخواست کرده چیزی را امضا کند. او حتی اشاره کرد موقع امضا، اسامی دیگر جادوگرانی را دیده است که پیمان‌نامه‌ی فوق را با شیطان امضا کرده‌اند، جادوگرانی که قصد نابودی پروتستان‌های «سِیلِم» را داشتند. هر سه زن به زندان فرستاده شدند.

 

محاکمه جادوگران در سیلم ماساچوست

 

در طول ماه‌های بعد و به دنبال به بارور نشستن تخم تصورات فرامادی و ماورایی، موجی از حملات و اتهامات آغاز شد. ادعایی علیه زنی به نام «مارتا کوری» (Martha Corey) مطرح شد که عضو صادق کلیسای دهکده سِیلِم بود، این ادعا نگرانی‌ها را در میان جامعه افزیش داد، اگر مارتا یک جادوگر بود، پس هر کس دیگری نیز می‌توانست در کسوت یک ساحره ظاهر شود. بازپرس‌ها حتی از دختر ۴ ساله‌ی سارا گود نیز بازجویی کردند. سوالات در ماه آوریل وارد بُعد جدی‌تری شد، وقتی قائم مقام فرماندار، «توماس دنفورث» (Thomas Danforth) و همراهانش در جلسه‌ی استماع دادرسی حضور پیدا کردند. دوازده نفر از دهکده‌ی سِیلم و دیگر دهکده‌های ناحیه ماساچوست برای بازجویی به این جلسه احضار شده بودند.

 

محاکمه ساحران و جادوگران در سیلم (سالم)

 

در ۲۷ ماه می ۱۶۹۲، فرماندار وقت «ویلیام فیپس» (William Phipps) دستور برگزاری یک دادگاه ویژه برای شنیدن دفاعیات و تصمیم‌گیری نهایی را در شهرهای سافولک (Suffolk) اسکس (Essex) و کانتی میدلسکس (Middlesex) صادر کرد. اولین فردی که به این جلسه ویژه احضار شد، زنی بود به نام «بریژیت بیشاپ» (Bridget bishop)، زنی مسن که با رفتار بی‌قید و بند و البته مبادرت به شایعه‌پراکنی، در مظان اتهام قرار گرفته بود. وقتی از او پرسیده شد آیا تا به حال در زمینه‌ی سحر و جادو فعالیت کرده است یا خیر؟ او پاسخ داد همچون کودکی تازه متولد شده، پاک و بی‌گناه است. اما دفاعیات او در آن زمان چندان متقاعدکننده نبود و در نهایت او مجرم شناخته شد. در تاریخ ۱۰ ماه ژوئن، این زن به‌عنوان اولین نفر به دار مجازات آویخته شد، در محلی که بعدها «گَلوز هیل» (Gallows Hill) نام گرفت.

 

مراسم اعدام بریجیت بیشاپ در گلوز هیل ماساچوست

 

گلوز هیل تا تپه اعدام در ماساچوست

 

۵ روز بعد، در نامه‌ای به این دادگاه، اعلام شد این مقام دادرسی احکام خود را نه به استناد مدارک معتبر، بلکه بر پایه رویا و خیال‌پردازی صادر کرده است. در آن زمان استناد مقامات به مدارکی بود که به نام «spectral evidence» خوانده می‌شد، یعنی شاهدان شهادت می‌دادند روح فرد مظنون را در عالم رویاهای خود مشاهده کردند، در حالی که جسم او جای دیگری بوده است، ادعایی کاملا بر اساس خواب و خیال. اما مسئولان امر به این نامه و درخواست وقعی ننهاده و در ادامه ۵ نفر دیگر به دار آویخته شدند. سریال اعدام‌ها ادامه داشت، در ماه آگوست ۵ نفر، در سپتامبر ۸ نفر و در اکتبر ۳ نفر. در این زمان بود که رئیس دانشگاه هاروارد اعلام کرد بهتر است ۱۰ جادوگر فرار کنند، اما یک انسان، بی‌گناه مجازات نشود.

 

دادگاه جادوگران سیلم

 

فرماندار فیپس با توجه به فضای موجود و شکل گرفته پیرامون بازجویی افراد به جرم جادوگری، دستگیری‌های بعدی را ممنوع اعلام کرد، به علاوه افرادی را که به ظنّ جادوگری تحت تعقیب بودند، رها کرده و همچنین در تاریخ ۲۹ ماه اکتبر دادگاه مذکور را به حالت تعلیق درآورد. او سپس به جای این دادگاه ویژه، یک دادگاه عالی را مسئول کار کرد که اجازه نداشت بر مبنای مدارک نه چندان مستدل حکمی صادر کند. در نهایت در ماه می ۱۶۹۳، او همه‌ی کسانی را که در زندان بودند، بخشید و آزاد کرد. اما تا همینجا نیز خسارات جبران‌ناپذیری وارد شده بود. ۱۹ نفر اعدام شده و مردی ۷۱ ساله تا حد مرگ توسط فشار سنگ‌های بزرگ و سنگین شکنجه شده بود، بسیاری در زندان جان باخته و حدود ۲۰۰ نفر به اتهام ارتباط با شیطان و انجام جادوی سیاه تحت پیگرد بودند.

 

دادگاه جادوگران در سیلم

 

در ادامه‌ی محاکمه و اعدام‌های انجام شده که بسیاری درگیر آن بودند از جمله قاضی «ساموئل سیوال» (Samuel Sewall)، جامعه به خطا و اشتباه خود اعتراف کرد. ۱۴ ژانویه سال ۱۶۹۷، به‌عنوان روزی برای عبادت و روزه‌داری در یادبود قربانیان تراژدی سِیلِم اعلام شد. در سال ۱۷۰۲، مشخص شد این دادگاه‌ و احکام صادره‌ی آن غیر قانونی بوده است، در ۱۷۱۱، ضمن پرداخت غرامتی ۶۰۰ پوندی به وراث قربانیان از آنها اعاده‌ی حیثیت کرده و نام نیک‌شان را به آنان باز پس داد و در نهایت ۲۵۰ سال بعد از این رویداد تلخ، مقامات ماساچوست رسما از مردم بابت اتفاقات سال ۱۶۹۲ عذرخواهی کردند.

 

قاضی ساموئل سیوال

قاضی ساموئل سیوال

 

 

در قرن بیستم، هنرمندان و دانشمندان به ماجرای سِیلِم علاقمند شده و به اشکال مختلف این علاقه را به نمایش گذاردند. نمایشنامه نویس معروف «آرتور میلر» (Arthur Miller) در نمایشی به نام «The Crucible» یا «بوته‌ی آزمایش» به این موضوع پرداخته و به صورت ضمنی و کنایه‌آمیز حوادث دوران خود را با اتفاقات روی داده در سِیلم مقایسه کرد.

 

 

آرتور میلر و نمایش بوته آزمایش که تلویحا به ماجرای اعدام جادوگران سیلم می‌پردازد

 

 

آرتور میلر و نمایش بوته آزمایش که تلویحا به ماجرای اعدام جادوگران سیلم می‌پردازد

 

 

فرضیه‌های مختلفی به رفتار عجیب صورت گرفته در سِیلِم می‌پردازند که معتبرترین آنها از سوی روانشناسی به نام «لیندا کاپورائل» (Linnda Caporael) ارائه شد که در سال ۱۹۶۷ در مجله‌ی «ساینس» (Science) به چاپ رسید. او در فرضیه خود، رفتارهای عجیب و غیر عادی را به‌عنوان عامل اصلی این تراژدی معرفی کرد. رفتارهایی که به باور او، به دلیل ‌تأثیرات مخرب قارچ‌های سمی (Ergot Fungi) ایجاد شده بودند که در محصولاتی همچون جو چاودار، گندم و دیگر غلات یافت می‌شوند. سم‌شناسان می‌گویند استفاده از این نوع قارچ سمی در ادغام با مواد خوراکی، باعث ایجاد اسپاسم و گرفتی عضلانی، تهوع و البته وهم و خیال می‌شود. «Ergot»‌ در آب و هوای گرم و مرطوب که بی‌شباهت به مرغزارهای مردابی دهکده‌ی سِیلِم نیست، رشد و تکثیر پیدا می‌کند.

 

 

قارچ سمی ergot

 

در آگوست ۱۹۹۲ و در سیصدمین سالگرد برگزاری این محاکمه، یادبودی به قربانیان محاکمه سِیلِم اختصاص یافت. موزه‌ای در «Peabody Essex» منبعی غنی از مدارک و مستندات این محاکمه است. 

 

یادبود قربانیان محاکمه جادوگران در سیلم یا سالم

 

موزه پیبادی اسکس و مدارک مربوط به جادوگران سالم یا سیلم

 

 

 Peabody Essex Museum

از دیگر مکان‌های مهم در این زمینه، می‌توان به موزه‌ی ساحران شهر سِیلم اشاره کرد. در این موزه امکانات و فضای خوبی مهیا شده است تا گردشگران، خود را در حال و هوای آن روزهای تاریک و سراسر ترس و وحشت حس کنند. همچنین راهنمایان موزه شرحی از وقایع آن دوران را به همراه علل ترس مردم از جادوگران به بازدیدکنندگان ارائه می‌کنند. این موزه در همه ایام سال به استثنای روز شکرگذاری، روز کریسمس و روز جشن سال نو به روی عموم باز است. هزینه‌ی بلیط ورودی برای افراد بزرگسال ۱۱ و برای کودکان ۸ دلار است.

 

 

موزه ساحران در شهر سِیلِم (سالم) ایالت ماساچوست

 

گردشگری وحشت

 

 خانه قاضی و بازپرس این محاکمه تاریخی «جاناتان کوروین» دیگر جاذبه توریستی این شهر است که همچنان پابرجا مانده و معماری آن مثالی خوب از معماری قرن هفدهم است. بلیط ورودی برای بزرگسالان ۱۰ و برای کودکان ۷ تا ۱۴ سال ۶/۲۵ دلار است.

 

خانه ساحره در سیلم- سالم

 

به هر حال سلیم، امروزه به شکلی دیگر در مرکز توجه قرار دارد. در این شهر، تخته سنگ‌هایی ساده جلب توجه می‌کنند، سنگ‌هایی که نام متوفی، سال تولد و مرگ و در نهایت علت فوت آنها نوشته شده است، قربانیانی که همگی ناعادلانه به دار مجازات آویخته شدند.

هالووین از جمله اوقات سال است که این شهر دیگر بار با حضور جادو و جادوگران و ساحران جان می‌گیرد.

 

یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

 

گردشگری وحشت

 

گردشگری وحشت

 

یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

 

یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

 

 

 

 

منبع: کجارو