باشگاه روی خوش زندگی
کد : 2732-357      تاریخ انتشار : ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۹ شهريور تعداد بازدید : 814
چرا رییس شما رییس شده؟ قدرت هورمون ها؟!
همشهری آنلاین نوشت :بررسی جدید در دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که میزان‌های هورمون تستوسترون و کورتیزول در بدن افراد می‌تواند با ارتقای شغلی‌شان ارتباط داشته باشند.

همشهری آنلاین نوشت :بررسی جدید در دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که میزان‌های هورمون تستوسترون و کورتیزول در بدن افراد می‌تواند با ارتقای شغلی‌شان ارتباط داشته باشند.

شاید شما هم به این فکر افتاده باشید که مدیر عامل شرکتی كه در آن کار می‌کنید،‌ چطور در نردبان شغلی بالا رفته و به این مقام رسیده است

شاید او یک آدم برونگرای کاریزماتیک است که می‌تواند در هر جلسه کاری مهم دیگران را قانع کند كه از او پیروی کنند. یا شاید  آدم با وجدان کاری بالا است، از نوع اشخاصی که همه شب را برای کار کردن روی یک پروژه کاری بیدار می‌مانند تا کار به اتمام برسد.

اما یک عامل ديگر هم هست که ممکن است در نظر نگرفته باشید: شاید او ترکیبی از میزان بالای هورمون تستوسترون و میزان پایین هورمون کورتیزول را داشته باشد.

این نتیجه‌گیری یک بررسی جدید در دانشگاه هاروارد بر روی گروهی از مدیران مرد است که بر اساس آن میزان این هورمون‌های مردان می‌تواند پیش‌بینی‌کننده میزان صعود آنان در سلسله‌مراتب يك شرکت باشد.

این بررسی به هدف پیش‌بینی مسیر رهبری مردان در شغل‌هایشان بر اساس میزان هورمون‌ها ازجمله هورمون‌های جنسی در آن‌ها بود. این پژوهشگران برای انجام این کار 78 مدیرعامل مرد را که در یک برنامه آموزشی مدیریت اجرایی شرکت کرده بودند، بررسی کردند. از نمونه‌های بزاق این افراد برای اندازه‌گیری میزان‌های هورمون‌ها استفاده شد.

پژوهشگران همچنین از مردان شرکت‌کننده خواسته بودند، شمار افرادی را که مدیریت می‌کنند و شمار افرادی که در زیردست آنان در سازمانشان مشغول به کار هستند را گزارش کنند.

نتایج این بررسی هم نشان داد، مردان با میزان بالای تستوسترون و میزان پایین کورتیزول بیشترین شمار زیردستان را دارند. مردان با میزان بالای تستوسترون «و» میزان بالای کورتیزول زیردستان کمتری دارند و مردان با میزان پایین تستوسترون و میزان پایین کورتیزول کمترین شمار زیردستان را دارا هستند.

این پژوهش نشان می‌دهد که ظاهراً میزان‌های بالای کورتیزول، هورمون استرس، به‌طور خاص تأثیر تستوسترون را که با رفتار تهاجمی و رقابت‌جو همراه است، مهار می‌کند؛ به‌عبارت‌دیگر، استرس ممکن است تأثیری منفی بر توان بالقوه مدیریت داشته باشد.

البته باید توجه داشت که اندازه نمونه در این تحقیق بسیار کوچک بود؛ اما این یافته‌ها راه را برای پژوهش‌های آینده درباره این نظر می‌گشاید که استرس ممکن است بروز خصوصیات رهبری را که با میزان بالای تستوسترون مرتبط است، با مانع روبرو کند.

گری شرمن دراین‌باره گفت: «کاستن از استرس پیامدهایی بر روی اين توانایی خواهد گذاشت. این کار توان بالقوه رهبری در کارفرمایان را که در شرایط دیگر خود را نشان نمی‌دهد، بارز خواهد کرد.

یک پیامد جالب دیگر این پژوهش این است که استرس "علت" بالقوه پیشرفت نکردن در یک سازمان هم هست- نه‌فقط "پيامد" آن.

نویسندگان مقاله این پژوهش می‌گویند: «تحقیقات پیشین عمدتاً استرس را "پیامد" رده پایین فرد در سازمان دانسته‌اند. یافته‌های فعلی بیانگر آن است که استرس همچنین ممکن است نقشی دیگر به‌عنوان "دروازه‌بان" فرآیندهای روان‌شناختی و فیزیولوژیکی گوناگون تعیین‌کننده مقام فرد در يك سازمان هم داشته باشد.

از مدیران فوق‌العاده موفقی مانند استیو جابز که به‌طور مرتب مراقبه انجام می‌داد، یا جک دورسی (یکی از دو بنیان‌گذار شبکه اجتماعی توئیتر)كه تقریباً همیشه از یک برنامه کاری ثابت و منظم پیروی می‌کند، درس بگیرید. اگر این افراد هنگام پیمودن مسیرشان به‌سوی رأس سازمان استرس‌شان را مهار کرده‌اند، شما هم می‌توانید این کار را بکنید.

 

منبع : international business time